الف.
اعتماد مصدق به
آمریکا
شصت سال است
که از 28 مرداد 32 تا
امروز، در هر موردى
که با آمریکایىها،
مسؤولین این کشور
اعتماد کردند،
ضربه خوردند. یک
روزى مصدق به آمریکایىها
اعتماد کرد، به
آن ها تکیه کرد،
آن ها را دوست خود
فرض کرد، ماجراى
28 مرداد پیش آمد
که محل کودتا در
اختیار آمریکایىها
قرار گرفت و عامل
کودتا با چمدان
پُر پول آمد تهران
و پول قسمت کرد
بین اراذل و اوباش
که کودتا را راه
بیندازد؛ آمریکایى
بود. بعد هم حکومت
ظالمانه پهلوى
را سالهاى متمادى
بر این کشور مسلط
کردند.
مأموران آمریکائى
رسماً آمدند ایران،
با چمدانهاى پر
از دلار، الواط
و اوباش و اراذل
و بعضى از سیاستمداران
خودفروخته را تطمیع
کردند و کودتاى
28 مرداد سال 32 را در
اینجا راه انداختند
و حکومت مصدق را
سرنگون کردند.
جالب این است که
بدانید حکومت مصدق
که به وسیله آمریکائىها
سرنگون شد، هیچگونه
خصومتى با آمریکائىها
نداشت. او در مقابله
با انگلیسىها
ایستاده بود و
به آمریکائىها
اعتماد کرده بود؛
امیدوار بود که
آمریکائىها
به او کمک کنند؛
با آن ها روابط
دوستانهاى داشت،
به آن ها اظهار
علاقه مىکرد،
شاید اظهار کوچکى
مىکرد. با این
دولت، آمریکائىها
این کار را کردند.
اما منافع استکبارى
اقتضا کرد، آمریکائىها
با انگلیسها همدست
شدند، پولها را
برداشتند آوردند
اینجا و کار خود
را کردند.8 مصدّق
اعتماد کرد، کتکش
را خورد. (12/8/1392)
ب. تسلط
بر دستگاههاى سیاسى
فرهنگى کشور
نبودن استقلال،
هویّت ملى را از
مردم آن کشور مىگیرد،
افتخارات را از
آنها مىگیرد،
سابقه تاریخى را
از آنها مىگیرد،
منافع مادّى آنها
را چپاول مىکند،
هویّت فرهنگى و
زبان آنها را
هم مىگیرد. این
وضع تسلّطِ یک
قدرت بر یک کشور
است. در دوران استعمار
اینگونه بود.
من چهار نمونه
را از تاریخِ نزدیکِ
خودمان، تاریخ
صد سال پیش به این
طرف به شما عرض
کنم. این چهار نمونه
به ما نشان مىدهد
که وقتى یک قدرت
بیگانه بر دستگاههاى
سیاسى و فرهنگى
یک کشور مسلّط
شود، بر سر آن کشور
و آن ملت چه مىآید.
یک نمونه، نمونه
مشروطیت است. نمونه
دوم، خودِ حکومت
رضاخان است. نمونه
سوم، نمونه شهریور
1320 است که رضاخان
بهوسیله حامیان
قبلى خود از سلطنت
عزل شد و از ایران
بیرون رفت. بعد،
نمونه چهارم پیش
آمد و آن مرداد
سال 1332 هجرى شمسى
بود. بعد از آنکه
حکومت مصدّق را
سرنگون کردند،...
وارد ایران شدند
و توانستند با
نفوذ خود، با ایادى
خود، با فعالیت
خود، کودتاى 28 مرداد
را بهوجود آورند
و محمّدرضا را
که از ایران فرار
کرده بود، به ایران
برگردانند. بیستوپنج
سال بعد از آن،
حکومت دیکتاتورى
سیاه پهلوى ادامه
پیدا کرد. (14/7/1379)